20090901

برای دوستان غمگین این روزها

و اسلاو هاول، در نمایشنامه تماشاچیان، کوشیده است نامی به این موقعیت نویسندگان ممنوع القلمی بدهد
که ناگزیرند در کارخانه های آبجوسازی کار کنند
عبارتی که او به کار گرفته این است : وضعشان پارادوکسیکال است ،نه؟
واژه پارادوکس بر روح این شهر هم قابل اطلاق است
پراگ پر از پارادوکس هاست
دور تا دورش را کلیساها گرفته اند
با این همه عده قلیلی در این شهر هستند که می توان آنها را مسیحی های واقعی یا معتقد دانست
پراگ فخر می فروشد که یکی از قدیمی ترین دانشگاه های اروپای مرکزی را دارد
و جمعیتی که از قرن ها پیش با سواد بوده اند
اما در دنیا کمتر جایی را می توان یافت که در آن
دانش این همه بی ارج و قرب باشد
ایوان کلیما . روح پراگ
خشایار دیهیمی . نشر نی

No comments:

Post a Comment