20091009

اتاق بیست و پنج- تخت صد و یک





یه زمانی که خیلی هم دور نیست

طرح انطباق وسط بود و بحث ضرورت و این چیزا

همیشه هم کفن پوشایی بودن که وا اسلاما سر بدن و بریزن کف قم

نمی دونم الان در چه حالن برادران کفن پوش

امیدوارم هر جا که هستن و هر مشغولیتی که دارن این روزا

نسبت به وظیفه الهی امر به معروف و نهی از منکر غفلت نورزن

ان شا الله

یاد اون دوستی می افتم که می گفت: درسته که به احمدی نژاد رای دادم

ولی انتقاد هم بهش دارم

ما رای ندادیم که دختر و پسر تو دانشگاه سر یه کلاس بشینن


20091007

خیلی دور خیلی نزدیک

…..
اگر قرار بود ناظران بیگانه به مشاهده یک رشته سخنرانی درسی بپردازند
مسئله خیلی دشوار تر می شد
در این حالت رشته کلام تقریبا به طور کامل در دست سخنران یا استاد خواهد بود
وقتی کس دیگری سخن بگوید معمولا سخنران است که مورد خطاب است
و نه دیگر اعضای حاضر در جمع
غالبا دانشجویان مشغول نگاشتن علائمی بر روی کاغذند
اگر کسی از قبل هیچ فهمی از این کار نداشته باشد
چه برداشتی خواهد داشت؟
هیچ بعید نیست که با دیدن این وضعیت نتیجه گیری کند که
به طور کلی زمزمه انسان
معانی مبسوطی را نمی رساند
ممکن است ناظر بیرونی سخنرانی ها را به مثابه آیین هایی دوره ای توصیف کند که
در آنها برخی اعضای جامعه که غالبا مسن ترند
استیلای خود را بر گروه هایی از اعضای دیگر
که غالبا جوان ترند ابراز می کنند
این برداشت با آنچه از دریچه چشم ما عمل سینه سرخ برای حفظ قلمرو است
چندان تفاوتی ندارد
باری آنچه که ما موعظه می خوانیم ممکن است به منزله بخشی از
یک مراسم" ابراز استیلا"ی پیچیده تر توصیف شود
کنسرت های پاپ نیز ممکن است مراسمی جلوه کنند که
در آنها افراد دون پایه تر
مراتب سرسپردگی خود را
با رقصیدن و هلهله و کف زدن نشان می دهند
ناظر بیگانه ما ممکن است به حقیقت بسیار نزدیک
و در عین حال بسیار هم در اشتباه باشد
.
زبان شناسی
پیتر هوگو متیوز

اتاق سیزده- تخت چهل و نه

شعور یعنی
وقتی می ری دکتر و ازت می پرسه هو آر یو؟
لبخند نزنی که آیم فاین. هو آر یو؟

20091004

.. life would be fairer






اتاق دو- تخت شش


یاد ایامی که شب ها تا سحر
گعده هایی داشتیم
نسکافه و انو و هشت تا دختر
بحث های کیریتیکال
تذکرات مداوم برای نماز صبح
زنگ ساعت بردران ارزشی برای نماز شب
کجا رفت اون شب ها؟
کجایین بچه ها؟
دلم تنگ شده خب